ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

آیا برنامه هسته‌ای ایران یک «برنامه ملی» است؟ ــ گفت‌وگو با فرج سرکوهی

به باور فرج سرکوهی، برنامه هسته‌ای ایران بر خلاف ادعای مقام‌های جمهوری اسلامی نه تنها یک «برنامه ملی» نیست، بلکه علیه منافع ملی است.

با نگاهی به روند و اهدافی که جمهوری اسلامی برای برنامه هسته ای در پیش گرفته، دو پرسش اساسی پیش روی ما قرار دارد: آیا برنامه هسته‌ای آن طور که مقام‌های جمهوری اسلامی ادعا می‌کنند، یک «برنامه ملی» است؟ و چرا گروه بزرگی از روشنفکران ایرانی از بحث و گفت‌وگو درباره برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی خودداری می کنند؟

فرج سرکوهی، نویسنده و روزنامه نگار ساکن آلمان، در گفت وگو با زمانه به این پرسش ها پاسخ داد. به باور سرکوهی، برنامه هسته‌ای ایران نه تنها یک برنامه ملی نیست، بلکه علیه منافع ملی است.

▪️ گفت‌وگوی زمانه با فرج سرکوهی را بشنوید:

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

فعالیت‌های هسته‌ای ایران به قبل از انقلاب ۵۷ و دهه ۳۰ خورشیدی باز می‌گردد. ایران در سال ۱۳۳۶ به عضویت آژانش بین المللی انرژی اتمی در آمد و سال ۱۳۵۳ سازمان انرژی اتمی ایران تاسیس شد. در آن زمان طرحی به منظور ساخت یک نیروگاه اتمی با هدف تولید برق در بوشهر ارائه و دنبال شد.

برنامه هسته‌ای ایران با اهدافی فراتر از تولید انرژی، به طور جدی بعد از انقلاب اسلامی در دهه شصت شمسی و با فعالیت یک راکتور تحقیقی ــ آزمایشی در اراک آغاز به کار کرد. در حال حاضر ایران دارای ۱۳ سایت، تاسیسات و مراکز پژوهشی هسته‌ای در سراسر کشور است و تاسیسات هسته‌ای یا کارخانه غنی سازی اورانیوم نطنز از مهم ترین تاسیسات هسته ای ایران به شمار می آید.

تاسیسات غنی‌سازی اورانیوم نطنز صبح پنجشنبه ۱۲ تیرماه ۱۳۹۹ دچار انفجار و آتش سوزی شد. در پی این حادثه بار دیگر نام تاسیسات هسته‌ای نطنز بر سر زبان‌ها افتاد. هنگامی که اخبار انفجار در تاسیسات غنی‌سازی اورانیوم نطنز منتشر شد، ساکنین محلی و حتی ساکنین شهرهای اطراف نطنز، در شبکه‌های اجتماعی درباره ابعاد این حادثه ابراز نگرانی کردند.

▪️ نقشه اینتراکتیو تاسیسات و سایت‌های هسته‌ای ایران

در حال حاضر ایران دارای ۱۳ سایت، تاسیسات و مراکز پژوهشی هسته‌ای در سراسر کشور است. این مراکز و تأسیسات هسته‌ای شامل معادن اورانیوم و فرآوری سوخت هسته‌ای، کارخانه‌های غنی‌سازی اورانیوم، نیروگاه‌ تولید انرژی و تولید آب سنگین و مراکز تحقیقات اتمی می‌شود.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

درهمین زمینه:

دادخواست مهران مصطفوی را که یک توافق ملی را درباره سیاست هسته‌ای ایران پیشنهاد می‌کند، امضاء کنید.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • گل‌آقا

    ضمن احترام به نظرات آقای فرج سرکوهی، بنظر نمی‌رسد که افکار عمومی جمعی مردم ایران با غنی سازی اورانیوم باشد. شما اگر در خیابانهای تهران با مردم صحبت کنید مردم یک حس بدبختی و ضعیف شدن در تمامی ابعاد را با گوشت و پوست خود احساس می‌کنند. بخش بزرگی از مردم پروژه‌های بلندپروازانه و جاه‌طلبی‌های هستی خامنه‌ای را عامل بدبختی و تحریمهای فلج کننده می‌دانند. حتی شعارهای انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست را به سخره گرفتند. بنابراین، بجز آن بخش منتفع از رانت و قدرت، باقی مردم فعالیتهای هسته‌ای را یکی از دلایل فقر روز افزون در ایران می‌دانند، اما صحبت در این خصوص جزو خط قرمز شدید رژیم است و مردم از آن دوری می‌کنند. پس اگر بیشتر روشنفکران از صحبت در این باره کوتاهی کرده‌اند، بنظر نمی‌رسد که ترس از مواجهه با افکار عمومی راغب به ادامه فعالیتهای هستی رژیم باشد! شاید یکی از دلایل اصلی آن تخصصی بودن بحث است، که روشنفکران را از وارد شدن در بحث‌های بسیار تخصصی و فنی برای اجتناب از اظهار نظرهای نادرست و کارشناسی نشده بر حذر می‌دارد. دلیل دیگر آن شاید حساسیت رژیم بر بحث هسته‌ای است. رژیم در این خصوص حساسیت زیادی دارد، و هر گونه بحثی که مخالف منافع رژیم باشد را با هر روشی که صلاح بداند پاسخ می‌دهد (بخوانید منکوب و زمین گیر می کند). بدین معنی که اظهار نظر در خصوص بحث هسته‌ای هزینه بیشتری برای روشنفکران دارد تا بحث در مورد - برای مثال - حقوق بشر. یکی از موارد آشکار در این سالها، حمایت کشورهای اروپایی از جمهوری اسلامی بوده. کشورهای قدرتمند اروپایی تمایل دارند تا ایران در این آرامش قبرستانی بماند. چون بهرحال در آرامش داد وستد پر سود با ایران امکان پذیر بوده است. از سوی دیگر، غرب اجازه نمی دهد تا جمهوری اسلامی به بمب اتمی دست بیابد (یا دستکم با این نقشه تابحال با جمهوری اسلامی تعامل کرده‌اند). اما ترس از یک کشوری، که قرار است قدرت اتمی شود، همواره کشورهای حاشیه خلیج فارس را مشتریان خوبی برای سلاحهای غربی کرده است. بنابراین، رسانه‌های غربی هم تا توانستند صدای روشنفکران ضد پروژه‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی را کم کردند، یا دستکم این صداها را نادیده گرفتند. روشنفکران که تریبونی ندارند، اگر به آنها امکانی داده نشود. فراموش نکنیم که معدود مستقل روشنفکرانی همانند آقای فرج سرکوهی را در بسیاری از رسانه‌های خارج از کشور سانسور می‌کنند. با این شرایط روشنفکران دلسوز و مستقل خودبخود کم صدا و حتی خفه می‌شوند. ما مردم ایران در این تلاش برای رسیدن به آزادی و دمکراسی تنها هستیم. موارد دیگری هم هستند که از تحمل این گفتار خارج است!